نگرش روانشناسی به خودکشی به دنبال درک و بررسی بسیاری از عناصری است که ممکن است منجر به تمایلات خودکشی در افراد شود. روانشناسان در حال بررسی و درک جنبههای روانشناختی و اجتماعی هستند که به خودکشی کمک میکند تا از این موضوع پیشگیری کرده و با موفقیت در آن مداخله کنند.
افسردگی شدید، اضطراب انتزاعی، بیماریهای عاطفی مانند افسردگی دوقطبی، اختلال شخصیت خودکشی و اضطراب اجتماعی از جمله عناصر روانشناختی رایج در افرادی هستند که به خودکشی فکر میکنند. از دست دادن عزیزان، شکست و وقوع حوادث ناخوشایند در زندگی، احساس شکست و فقدان ارتباط اجتماعی ممکن است در روند خودکشی نقش داشته باشد.
پیشگیری از خودکشی یکی دیگر از اهداف اصلی در روانشناسی است. این شامل شناخت علائم و نشانههای هشدار دهنده اولیه، ارائه حمایت اجتماعی، انجام ارزیابیهای روانپزشکی، و ارائه مشاوره و درمان است. روانشناسان بر این باورند که شناسایی و درمان زودهنگام مشکلات روانی و همچنین ایجاد تعاملات اجتماعی خوب و ارائه مکانیسمهای مقابلهای مناسب میتواند به کاهش خطر خودکشی کمک کند.
در شرایطی که افراد در معرض خطر خودکشی هستند، مداخله روانشناختی شامل اقدامات سریع برای نجات جان آنها است. این شامل کمک عاطفی فوری، ایجاد رابطه با خانواده و دوستان نزدیک، و ارجاع به پزشکان روانشناسی و روانپزشکی است. در مداخله زیر، روانشناسان عناصر موجود در زندگی فرد را تجزیه و تحلیل کرده و گزینههای مشاوره و درمانی را ارائه میدهند.
ضرورت پیشگیری از خودکشی بیشتر یک کارکرد راهبردی برای نگرش روانشناختی است و به طور کلی نگرش روانشناختی به خودکشی شامل سه جنبه شناخت، پیشگیری و مداخله است.
تشخیص: در این مرحله، روانشناسان سعی میکنند عناصر متعددی را که منجر به خودکشی میشوند، شناسایی کنند. جنبههای روانشناختی، اجتماعی، شخصی و زندگی را پوشش میدهد که ممکن است در ایجاد انگیزههای خودکشی نقش داشته باشد. اگر از این عوامل آگاه باشیم، بهتر میتوانیم بفهمیم که چرا برخی افراد در معرض خطر خودکشی هستند.
پیشگیری: در این مرحله تلاش میشود تا با اقدامات پیشگیرانه، شرایط روانی و اجتماعی افراد را بهبود بخشد و خطر خودکشی را کاهش دهد.
شناسایی افراد در معرض خطر، ارائه خدمات مشاوره و روان درمانی، ایجاد محیط امن و حمایت اجتماعی، و تشویق مهارتهای مقابلهای، بخشی از این امر است.
مداخله: اگر فردی قصد خودکشی داشته باشد، مداخله فوری و مؤثر حیاتی است. این شامل حمایت عاطفی فوری، توسعه رابطه با مشتری و خانواده او، ارجاع به پزشکان روانشناسی و روانپزشکی، و مشاوره و روشهای درمانی است. در این مرحله، حفظ سلامتی و زندگی در اولویت است.
خودکشی یک موضوع جدی است و مداخله و پیشگیری از آن نیاز به مهارت و تجربه کار با افراد در معرض خطر دارد. اگر شما یا شخصی که میشناسید قصد خودکشی دارد، بسیار مهم است که یک بار با متخصصان مربوطه تماس بگیرید و مراقبت و کمک مورد نیاز خود را دریافت کنید.
نگرش روانشناسی به خودکشی به دنبال درک و بررسی بسیاری از عناصری است که ممکن است منجر به تمایلات خودکشی در افراد شود.
مطالعه و تحلیل عوامل روانی مرتبط با خودکشی به عنوان روانشناسی خودکشی شناخته میشود.
افسردگی عمیق، اختلال عاطفی یا دوقطبی، اختلال اضطرابی و آسیب های روانی.
نگرش روانشناسی به خودکشی چیست؟
مطالعه و تحلیل عوامل روانی مرتبط با خودکشی به عنوان روانشناسی خودکشی شناخته میشود. خودکشی مرگ عمدی و آگاهانه خود است. این یک پدیده پیچیده و چند وجهی است که توسط متغیرهای فردی، اجتماعی و فرهنگی هدایت میشود.
محققان روانشناسی خودکشی تلاش میکنند تا عواملی را که بر تصمیم فرد برای خودکشی تأثیر میگذارد، کشف کنند. برخی از این عناصر عبارتند از:
بیماریهای روانی مانند افسردگی قابل توجه، اختلالات اضطرابی، اختلالات دوقطبی و اختلالات شخصیت ممکن است خطر خودکشی را افزایش دهند.
انزوای اجتماعی، از دست دادن روابط صمیمانه، تجربه بیکاری، مشکلات مالی، خشونت همسر و فشارهای اجتماعی و فرهنگی، همگی میتوانند باعث ایجاد احساس ناامیدی در فرد شوند و منجر به خودکشی شوند.
عوامل فرهنگی و مذهبی: برخی از فرهنگها و مذاهب ممکن است با القای دیدگاهها و ارزشهای منفی در مورد خودکشی، در افراد شکل گرفته و بر روی خودکشی تأثیر گذاشته باشند.
سابقه خودکشی در خانواده یا جامعه: سابقه خودکشی در خانواده یا جامعه ممکن است یک عامل خطر جدی برای فرد در نظر گرفته شود.
دسترسی به دستگاه خودکشی: دسترسی به دستگاه خودکشی، مانند اسلحه یا سموم، ممکن است احتمال خودکشی را افزایش دهد.
اگر نگران خودکشی خود یا شخص دیگری هستید، بسیار مهم است که افکار خودکشی را جدی بگیرید و در اسرع وقت با یک متخصص بهداشت روان مشورت کنید.
علل روانشناختی خودکشی
روانشناسی خودکشی موضوع پیچیدهای است که میتواند تحت تأثیر متغیرهای مختلفی قرار گیرد. برخی از علل روانی خودکشی به شرح زیر است:
۱. افسردگی عمیق: افسردگی عمیق میتواند منجر به افکار خودکشی شود. علائم افسردگی عمیق شامل احساس بیارزشی، ناامیدی، عدم شادی در زندگی و خستگی مزمن است.
۲. خودکشی میتواند ناشی از یک اختلال عاطفی مانند اختلال دوقطبی یا اختلال شخصیت انتقادی باشد. نوسانات شدید خلق و خوی و احساسات ناپایدار میتواند خطر خودکشی را در این بیماریها افزایش دهد.
۳. اختلالات اضطرابی: افرادی که از اختلالات اضطرابی رنج میبرند ممکن است اقدام به خودکشی کنند. نگرانی شدید، اضطراب ناشی از این شرایط میتواند منجر به احساس درماندگی در مواجهه با چالشهای زندگی شود.
اضطراب اجتماعی و انزوا: افرادی که به طور مداوم احساس انزوا و گوشهگیری میکنند ممکن است دست به خودکشی بزنند. اضطراب میتواند ناشی از مشکلات اجتماعی، احساس بیگانگی از جامعه یا تنهایی مزمن باشد.
آسیبهای روانی، مانند تجاوز جنسی، آزار و اذیت، فشارهای اجتماعی شدید، و تحمیل احساسات منفی، میتواند منجر به احساسات منفی عمیق و افکار خودکشی شود.
لازم به ذکر است که هیچ یک از این ملاحظات برای اثبات خودکشی کافی نیست. به طور معمول، بیش از یک مؤلفه وجود دارد و عواملی مانند سابقه خانوادگی، محیط اجتماعی و فرهنگی، نگرانی مالی و عدم دسترسی به درمانهای روانشناختی، همگی نقش مهمی در درک علل روانی خودکشی دارند.
بسیار مهم است که همیشه به افرادی که تمایل به خودکشی نشان میدهند کمک کرده و آنها را به مشاوره و درمان متخصص راهنمایی کنید.
مفهوم خودکشی از دیدگاه روانشناسی: شناخت و تفسیر
خودکشی از دیدگاه روانشناختی موضوع پیچیدهای است که میتواند تحت تأثیر متغیرهای مختلفی قرار گیرد. روانشناسان رفتارها، عقاید و احساسات افراد را مورد تحقیق و تجزیه و تحلیل قرار میدهند تا به درک بهتری از معنا و تفسیر خودکشی دست یابند. در بخشهای بعدی، به برخی مدلها و نظریههای روانشناسی مرتبط با مفهوم خودکشی میپردازم.
۱. خودکشی بر اساس مدل پردازش روانی، نتیجه درگیریها و بینظمیها در فرآیند پردازش روانی فرد است. افرادی که به شدت با درد و رنج در ارتباط هستند ممکن است توانایی کمتری در مدیریت هیجانات ناخوشایند و استرس داشته باشند که باعث میشود به خودکشی فکر کنند.
۲. بر اساس مدل انتقال درد، خودکشی میتواند ناشی از جابجایی درد و رنج از ناحیهای از زندگی فرد به ناحیه دیگر باشد. به عبارت دیگر، فرد ممکن است به عنوان راهی نمادین برای فرار از مشکلات و بدبختی در زندگی خود دست به خودکشی بزند.
۳. مدل انتخاب: این مدل فرض میکند که خودکشی به عنوان راهی برای رسیدگی به مشکلات و کاهش درد و رنج تلقی میشود.
افرادی که احساس ناامیدی میکنند و نمیتوانند بر مشکلات خود غلبه کنند ممکن است برای پایان دادن به بدبختی و رنج خود دست به خودکشی بزنند.
۴. درک این نکته حیاتی است که هر فرد و سناریویی منحصر به فرد است و تفسیر خودکشی مستلزم ارزیابی کامل همه حوزههای روانشناسی و شخصیت است. علاوه بر این، به دلیل حساسیت مسأله خودکشی و تفسیر آن، موضوعی بسیار حساس و پیچیده است که روشهای متعددی را ایجاب میکند. در ادامه، چندین مفهوم و دیدگاه روانشناسی خودکشی را برجسته خواهم کرد:
به گفته برخی روانشناسان، خودکشی ممکن است نتیجه یک بحران روانی و ناتوانی فرد در مقابله با آن باشد.
غم و اندوه شدید، اضطراب یا سایر مشکلات روانی میتواند باعث شود فرد احساس ناامیدی و درماندگی کند و منجر به خودکشی شود.
متغیرهای اجتماعی: بر اساس برخی تحقیقات، عوامل اجتماعی نیز میتوانند در خودکشی نقش داشته باشند. خودکشی میتواند تحت تأثیر فقدان حمایت اجتماعی، انزوا، فقدان ارتباطات اجتماعی قوی، تمسخر و آزار جسمی و عاطفی باشد.
جنبههای فردی: خودکشی میتواند تحت تأثیر عواملی مانند سابقه خانوادگی خودکشی، نگرانیهای جسمی و سلامتی، توانایی کنترل احساسات و استرس، افرادی که تحت فشار شدید و مداوم هستند، باشد.
درک این نکته ضروری است که خودکشی یک موضوع جدی است که نباید با آن ساده برخورد کرد. اگر نگران خودکشی خود یا شخص دیگری هستید، همیشه بهتر است از یک متخصص مانند یک روانشناس یا مشاور مشاوره بگیرید.
کلام پایانی
رویکرد روانشناختی خودکشی به بررسی و تحلیل فرآیندهای ذهنی و روانی منجر به خودکشی میپردازد. شناخت و درک عوامل مؤثر بر خودکشی و همچنین پیشگیری و مداخله از خودکشی در افراد در معرض خطر، همگی بخشی از این استراتژی است.
درک عوامل مؤثر بر خودکشی ملاحظات روانی، اجتماعی و فرهنگی را در بر میگیرد. افسردگی، اضطراب، شک و تردید به خود، تنهایی، عزت نفس پایین و تجربه اتفاقات بد در زندگی فرد، همه جنبههایی هستند که روانشناسان بررسی و درک میکنند. همچنین مسائل اجتماعی مانند انزوای اجتماعی، فشارهای اجتماعی، فقدان حمایت اجتماعی و دسترسی به وسایل خودکشی را شامل میشود.
شناسایی و کنترل عوامل خطر، تقویت سلامت روان، آموزش مهارتهای مقابله و ارتباط مؤثر و توانمندسازی افراد برای مقابله با استرس و مشکلات زندگی، همگی بخشی از پیشگیری از خودکشی است. این استراتژی بر پیشگیری از خودکشی و کاهش خطر تمرکز دارد.
مشاوره روانشناختی، درمان دارویی و حمایت اجتماعی نمونههایی از مداخلات برای افراد در معرض خطر هستند. این مداخلات برای کاهش علائم افسردگی و اضطراب، تقویت استراتژیهای مقابلهای مثبت، افزایش حمایت اجتماعی و تشویق افراد به جستجوی مراقبتهای حرفهای در نظر گرفته شده است.
به طور کلی، رویکرد روانشناختی به خودکشی به دنبال ارتقای بهزیستی روانی افراد، شناسایی عوامل خطر و ارائه تکنیکهای پیشگیری و مداخله مؤثر است. این استراتژی با مشارکت با روانشناسان، پزشکان و سایر متخصصان مرتبط، بهبود و کاهش خطر خودکشی را ممکن میسازد.
بدون دیدگاه