ممکن است به دلایل مختلفی در علم روانشناسی و درمان در میان ملت ها و فرهنگ ها تغییراتی وجود داشته باشد. من چند مورد از عناصری را که ممکن است تفاوتهای علوم روانشناسی و درمان بین ملتها و فرهنگها را پنهان کند، فهرست میکنم:
1. فرهنگ و باورها: باورها و فرهنگ های مردم ممکن است تأثیر زیادی بر رویکردها و روش های درمانی به کار گرفته شده در هر کشور یا تمدنی داشته باشد. برای مثال، درمانگران در فرهنگهای خاص میتوانند از تکنیکهای علمی و مبتنی بر شواهد استفاده کنند، در حالی که در فرهنگهای دیگر ممکن است از رویکردهای مرسوم یا مذهبی استفاده کنند.
2. قوانین و سیاست ها: قوانین و سیاست های هر کشور تأثیر زیادی بر چگونگی توسعه و اداره بخش های درمان و روانشناسی دارد. تغییرات در قوانین و مقررات ممکن است بر حقوق بیماران، مجوزها و محدودیتهای حرفهای، آموزش و درمان روانشناختی تأثیر بگذارد.
3. کشورها و تمدن های مختلف ممکن است سطوح پیشرفت علمی کاملاً متفاوتی داشته باشند. در کشورهایی که علم روانشناسی و درمان به طور قابل توجهی پیشرفت کرده است، سلامت روان افراد با استفاده از جدیدترین روش های تحقیقاتی و درمانی بهبود می یابد. در مقابل، کشورهای کمتر توسعه یافته می توانند به استفاده از روش های پزشکی قدیمی ادامه دهند.
4. طراحی نظام سلامت هر کشور تأثیر عمده ای بر در دسترس بودن و توزیع درمان های روانشناختی و درمانی دارد. درمانهای روانشناختی به راحتی برای هر کسی قابل دسترسی است و ممکن است در برخی کشورها توسط بیمه سلامت بازپرداخت شود. در کشورهای دیگر، مردم ممکن است دسترسی کمتری به درمانهای سلامت روان داشته باشند و خودشان باید هزینه آن را بپردازند.
تفاوتهای بین کشورها و فرهنگها را میتوان در علوم روانشناختی و درمان با عوامل مختلفی از جمله تمدن و مفاهیمی که بهصورت منطقهای بازنمایی شدهاند، مخدوش کرد. علاوه بر این، تمایزات و اصلاحات قابل توجهی در رویکرد، گواهینامه و تخصص های پزشکی و روانشناسی هر کشوری وجود دارد. سیاست، جامعه، فرهنگ و تاریخ همه عوامل این تغییرات هستند.
روانشناسان و درمانگران اغلب قادرند با تحقیق و درک تمایزات ساختاری و فرهنگی در کشورها و فرهنگهای مختلف، خدمات بهتر و سریعتری را به جوامع خاصی که در آن فعالیت میکنند، ارائه دهند.
فرهنگ و باورها، سیاست ها و قوانین، سطوح توسعه و پیشرفت علمی و توزیع و دسترسی به خدمات روانشناختی.
هدف علم روانشناسی درک و توصیف رفتار و فرآیندهای ذهنی انسان است.
یکی از زیرشاخه های روانشناسی است که همان روانشناسی اجتماعی فرهنگی می باشد.
ایالات متحده آمریکا، انگلستان، کانادا، آلمان و استرالیا.
معناشناسی و تفسیر، ارزش ها و باورها، خانواده و ساختار جامعه و شبکه های اجتماعی و پشتیبانی.
هدف علم روانشناسی چیست؟
هدف روانشناسی توصیف، درک و تبیین رفتار و فرآیندهای ذهنی انسان است. این حوزه از تحقیقات به تجربه، افکار، احساسات و رفتار انسان می پردازد. هدف اصلی روانشناسی درک و توضیح مکانیزم ها و علل اعمال و تجربیات انسان است.
هدف روانشناسی پرداختن به پرسش های مربوط به فرآیندهای ذهنی و رفتار در افراد است. این سوالات ممکن است مربوط به:
- روانشناسی به مطالعه رفتار انسان می پردازد و به دنبال درک عوامل و عللی است که بر شکل گیری و تغییر رفتار تأثیر می گذارد. برای مثال، روانشناسان میتوانند به چگونگی تأثیر شخصیت، نگرشها، باورها و محیط اطراف بر رفتار او نگاه کنند.
روانشناسی که بر فرآیندهای ذهنی از جمله حافظه، توجه، ادراک، یادگیری، تفکر و احساسات تمرکز دارد، عملکرد ذهنی را توضیح می دهد. هدف اصلی درک رشد و تکامل فرآیندهای ذهنی و بررسی راه هایی است که در آنها بر رفتار انسان تأثیر می گذارد.
اصلاح و پیش بینی رفتار: یکی از اهداف اصلی روانشناسی این است که بتواند رفتار افراد را پیش بینی کند. روانشناسان عوامل مؤثر بر رفتار را مطالعه می کنند تا بینشی ایجاد کنند که ممکن است برای پیش بینی و تغییر رفتار مورد استفاده قرار گیرد.
بهبود زندگی: هدف روانشناسی نیز بالا بردن کیفیت زندگی همه است. روانشناسان می توانند راه حل ها و استراتژی هایی را برای رشد روانشناختی فردی و گروهی ارائه دهند، زیرا آنها درک بیشتری از ویژگی ها و مؤلفه های روانشناختی دارند.
درک و توصیف رفتار و فرآیندهای فکری انسان، هدف روانشناسی است که هدف آن ارتقای وجود انسان از طریق پیشبینی و اصلاح رفتار است.
روانشناسی قومی چیست؟
مطالعه چگونگی تأثیر فرهنگ، جامعه و سایر متغیرهای اجتماعی بر رفتار و فرآیندهای ذهنی افراد، کانون توجه روانشناسی اجتماعی و فرهنگی است که گاهی از آن به عنوان روانشناسی قومی یاد می شود. درک و تبیین تنوع فرهنگی و تنوع در رفتار، باورها، ارزشها و تجربیات، هدف اساسی قومروانشناسی است.
روانشناسی قومی بررسی می کند که چگونه رفتار و روان افراد تحت تأثیر نگرش ها، ارزش ها، سیستم های اعتقادی، تمدن و هویت فرهنگی آنها قرار می گیرد. مفاهیمی از جمله هویت فرهنگی، تنوع، تعارض و تأثیر فرهنگ بر رفتار، همگی در این زمینه تحقیق بررسی می شوند.
تحقیقات متعددی در حوزه های مختلف روانشناسی قومی انجام شده است. موضوعات کلیدی در این زمینه شامل موارد زیر است:
ارزیابی هویت فرهنگی یک فرد شامل ارزیابی تمایلات، اصول، اعتقادات و رفتارهای آنها به عنوان بخشی از آن فرهنگ است. مردم بر این باورند که هویت فرهنگی افراد تأثیر زیادی بر تجربیات و رفتار آنها دارد.
تعاملات فرهنگی: بررسی تأثیر تبادلات بین فرهنگی بر رفتار و تعامل انسان. این به مناقشات، مبادلات و اختلافات فرهنگی میپردازد که در محیطهای چندفرهنگی رخ میدهد.
یک رویکرد برای بررسی تأثیرات فرهنگ بر روانشناسی این است که ببینیم چگونه بر ادراک، تفکر، حافظه، یادگیری، احساسات و سایر فرآیندهای ذهنی افراد تأثیر می گذارد.
«اصلاح تأثیر فرهنگ» مطالعه روشها و رویکردهایی است که میتواند تأثیر فرهنگ را بر روانشناسی و رفتار افراد کاهش دهد.
به عنوان مثال، مطالعاتی در مورد اینکه چگونه تعاملات بین فرهنگی دیدگاه ها و فرآیندهای شناختی را تغییر می دهد یا اینکه چگونه آموزش فرهنگی نگرش ها و اعمال را تغییر می دهد، انجام می شود.
روانشناسی قومی به ما این امکان را داده است که درک عمیق تری از تجربیات و رفتار افراد در بسیاری از فرهنگ ها و جوامع داشته باشیم. این شاخه از روانشناسی ممکن است در زمینههای مختلفی به ما کمک کند، مانند مسائل مربوط به تنوع فرهنگی، آموزش چند فرهنگی، بهبود ارتباطات بین فرهنگی و حل و فصل اختلافات بین فرهنگی.
به طور کلی، قوم نگاری دانش ما را از اهمیت فرهنگ در تنوع و منحصر به فرد بودن انسان، و همچنین تأثیر آن بر تجربه و رفتار انسان ارتقا می دهد.
چه کشورهایی به عنوان رهبران در علوم روانشناسی و درمان شناخته میشوند؟
چندین کشور در حوزه علم و درمان روانشناسی به موقعیت های برجسته ای دست یافته اند. با این وجود، با توجه به تنوع در تخصص ها، رویکردها و تمرکز در سراسر کشورها، این فهرست ممکن است همه چیز را شامل نشود. در زیر فهرستی از برخی از کشورهایی است که به عنوان پیشگامان در مطالعه و استفاده از روانشناسی شناخته شده اند:
ایالات متحده آمریکا: این کشور سابقه طولانی در مشاوره رهبری و روانشناسی دارد. کالج ها و موسسات معروف از جمله دانشگاه کالیفرنیا، دانشگاه استنفورد و دانشگاه هاروارد برنامه های عالی در روانشناسی و درمان ارائه می دهند. در این ملت روشهای مختلفی مانند روانشناسی مثبت گرا، روانشناسی عمیق، روان درمانی تحلیلی و روان درمانی شناختی- رفتاری شناخته شده است.
انگلستان در زمینه روانشناسی و روان درمانی پیشگام است. کالج های معتبر با دپارتمان های روانشناسی و درمانی درجه یک شامل دانشگاه لندن و دانشگاه آکسفورد هستند. روشهایی مانند روانشناسی اجتماعی، روانشناسی شناختی-رفتاری، و رواندرمانی تحلیلی در انگلستان بسیار ارزشمند هستند.
کانادا به دلیل پیشرفت ها و دستاوردهای خود در زمینه های درمان و روانشناسی شناخته شده است. دانشگاه تورنتو و دانشگاه وسترن دو دانشگاهی هستند که تحقیقات پیشرفته ای را در زمینه روانشناسی و درمان انجام می دهند. در این کشور چندین رویکرد از جمله روان درمانی فرد محور، روان درمانی شناختی-رفتاری و روانشناسی پزشکی در اولویت قرار دارند.
آلمان: وقتی صحبت از تحقیقات و درمان روانشناختی به میان می آید، آلمان در میان کشورهای پیشرو قرار دارد. دانشگاه های هامبورگ و هایدلبرگ از جمله دانشگاه هایی هستند که در زمینه روانشناسی و درمان تحقیق می کنند. روان درمانی تحلیلی، روانشناسی یونگ، روان درمانی گروهی و روانشناسی سلامت در آلمان اولویت دارند.
استرالیا: یکی از بهترین کشورها برای درمان و تحقیقات روانپزشکی، استرالیا است. دانشگاه هایی از جمله دانشگاه سیدنی و دانشگاه ملبورن مدارک تحصیلات تکمیلی در روانشناسی و درمان ارائه می دهند. تکنیک های مختلفی در استرالیا برجسته شده است، از جمله روانشناسی اجتماعی، عصب روانشناسی و روان درمانی شناختی-رفتاری.سایر کشورها: سایر کشورها، علاوه بر موارد ذکر شده در بالا، به عنوان پیشگامان در زمینه علوم روانشناسی و مشاوره شناخته می شوند. به عنوان مثال، پیشرفت های قابل توجهی در زمینه های روانشناسی و تحقیق و توسعه درمانی نیز در هلند، سوئد، فرانسه، دانمارک و سوئیس صورت گرفته است.
مهم است که بدانیم مشارکت ها و مبادلات جهانی در این بخش در حال گسترش است و تحقیق و توسعه جهانی تأثیر قابل توجهی بر علوم و درمان روانشناسی دارد.
آیا تفاوت های فرهنگی در علوم روانشناسی و درمان می تواند بهبود درمان را تحت تاثیر قرار دهد؟
در واقع، در علوم روانشناسی، تنوع فرهنگی ممکن است تأثیر عمده ای بر برنامه های درمانی و نتایج بیمار داشته باشد. توضیح این موضوع این است که فرهنگ و شرایطی که فرد در آن زندگی می کند بر دانش، باورها، ارزش ها، نگرش ها و رفتارهای او تأثیر می گذارد. به این ترتیب، مؤثرترین روشهای درمانی احتمالاً آنهایی هستند که با محیط اطراف و فرهنگ مشتریان ترکیب میشوند.
در زیر برخی از پیامدهای گسترده تغییرات فرهنگی در درمان آمده است:
1. تفسیر و معناشناسی: ممکن است تفاوت های فرهنگی در باورها، نشانه ها و علل بیماری ها و مسائل مربوط به سلامت روان وجود داشته باشد. این ممکن است به درک متفاوتی از تجربیات و علائم منجر شود. درمانگر با درک دقیق مفاهیم و تفاسیر فرهنگی و زبانی مراجع خود، ممکن است یک رابطه درمانی قوی ایجاد کند.
2. ارزش ها و باورها: ارزش ها و باورهای فرهنگی ممکن است تا حد زیادی بر نحوه رفتار مراجعین درمان و نوع درمان آنها تأثیر بگذارد. برخی از فلسفه ها و روش های درمانی ممکن است با هنجارها و باورهای فرهنگی ناسازگار باشند، که ممکن است مراجع را از استفاده از آنها بازدارد یا آنها را بی میل کند. درمانگران باید بتوانند هنگام انتخاب و تنظیم رویکردهای درمانی، به ارزش ها و باورهای فرهنگی بیماران خود احترام بگذارند.
3. ساختار خانواده و اجتماع: در هر فرهنگی، خانواده و اجتماع ممکن است تا حد زیادی بر رفتار و تعاملات اجتماعی فرد تأثیر بگذارد. در طول درمان، این پیامدها ممکن است بر روابط اجتماعی و خانوادگی و نتایج درمان تأثیر بگذارد.
4. شبکه های اجتماعی و پشتیبانی: ارتباط بین مشتریان و سیستم های پشتیبانی ممکن است تحت تأثیر تغییرات فرهنگی قرار گیرد. در فرهنگ های خاص، حمایت اجتماعی و خانوادگی ممکن است بسیار مهم باشد، بنابراین درمانگر باید بتواند با این شبکه ها کار کند و آنها را در هنگام انجام درمان در نظر بگیرد.
با این حال، درمانگر باید به اندازه کافی از چگونگی تغییر فرهنگ ها مطلع باشد و در صورت نیاز، بتواند از منابع خاص و کمک فرهنگ های دیگر برای درک و درک تنوع فرهنگی استفاده کند. درمانگر همچنین باید درک خود را از رویکردهای فرهنگی در درمان به کار گیرد و روی آن تأمل کند و از تجربیات درمانی بین فرهنگی خود نیز استفاده کند.
بنابراین، شناخت و نظارت بر تغییرات فرهنگی ممکن است بر افزایش درمان تأثیر بگذارد و اتحادهای درمانی پربارتری را تقویت کند.
کلام پایانی
تعمیم های مربوط به تفاوت های بین فرهنگی در روانشناسی و درمان ممکن است تحت تأثیر شرایط منحصر به فرد هر ملت و فرهنگ باشد. با این حال، به طور کلی می توان موارد زیر را بیان کرد:
ارتباط بین روانشناسی و بیماری: تعاریف این اصطلاحات و نگرش نسبت به آنها ممکن است در بین ملل و گروه های فرهنگی متفاوت باشد. تصورات فرهنگی و مذهبی از سلامت و روانشناسی ممکن است با مفاهیم علوم غربی متفاوت باشد.
مدلهای توضیحی: در روانشناسی و درمان، بسته به کشور و فرهنگ، ممکن است از چندین مدل توضیحی استفاده شود. در حالی که مدلهای توضیحی رایجی وجود دارد که در سطح جهانی مورد استفاده قرار میگیرد، هر کشور و فرهنگ ممکن است مدلهای منحصربهفرد خود را بر اساس تجربیات و آرمانهای مشترک در آن تمدن داشته باشد.
روش های درمانی: روش های درمانی متفاوتی ممکن است در ملل و فرهنگ های مختلف مورد استفاده قرار گیرد. در بسیاری از کشورها و فرهنگها، درمانهای روانشناختی مانند رواندرمانی فردی، رواندرمانی پویا، درمان شناختی-رفتاری و غیره با توجه به تجربیات و زمینههای فرهنگی افراد طراحی میشوند.
اهمیت جامعه و خانواده: خانواده ها و جوامع بسته به کشور و فرهنگ ممکن است به روش های مختلفی در روند درمانی شرکت کنند. درمانگران باید در نظر داشته باشند که فرهنگهای خاصی به روابط خانوادگی و اجتماعی بیش از سایرین اهمیت میدهند.
محدودیتهای قانونی و سیاستگذاری: قوانین و رویههای کشورهای مختلف میتواند تأثیر قابلتوجهی بر استفاده از تحقیقات و درمان روانشناختی داشته باشد. در برخی کشورها، در دسترس بودن خدمات درمانی و روانپزشکی ممکن است محدود باشد.
تفاوت در علم روانشناسی و درمان بین کشورها و تمدنها اساساً ناشی از جنبههای نگرانکننده بافتهای تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و قانونی هر تمدن است. برای قضاوت دقیق تر در مورد اینکه چگونه روانشناسی و درمان در کشورها و فرهنگ های مختلف تغییر کرده است، تمرکز بر تحقیقات و مطالعات موردی مربوطه در هر ملت و فرهنگ بسیار مهم است.
بدون دیدگاه