آموزش مهارت های زندگی

مهارت های زندگی ، مجموعه ای از مهارتها هستند که فرد را قادر می سازند با تکیه بر رفتارهای مفید ، نقش های اجتماعی خود را بپذیرد و با اعتماد به نفس و توانائی حل مسائل با چالش ها و موضوعات زندگی خود روبرو شود. یادگیری مهارت های زندگی از سنین پایین به افراد کمک می کند که با تقویت مهارت های اجتماعی ، ارتباطات بین فردی و هماهنگی بتوانند در بزرگسالی با چالش های روزمره بهتر روبرو شوند و موقعیتهای زندگی خود را مدیریت کنند.
در واقع هدف از آموزش مهارتهای زندگی به نوجوان، توانائی برقراری ارتباطات موثر، غلبه بر هیجانات و مهارت های حل مسائل است. این مهارتها، علاوه بر اینکه به عنوان راهکاری برای ارتقای سلامت روانی شناخته می شوند، به عنوان ابزارهائی مهم در پیشگیری از آسیب های اجتماعی و روانی بزرگ مانند اعتیاد، خودکشی، کودک آزاری، خشونت های اجتماعی و خانگی و … نیز عمل می کنند.
به تعبیر دیگر می توان مهارتهای زندگی را مانند ابزاری دانست که در راستای توانمند سازی افراد در برابر آسیبهای روانی و اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرند که از افراد و جامعه در برابر چالش ها محافظت کرده و باعث ارتقای سطح بهداشت روانی در ابعاد بسیار بزرگتری می شود.

اهداف مهارتهای زندگی چیست ؟

بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی مهارت های زندگی، توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت است به گونه ای که فرد بتواند خود را با چالش های زندگی روزمره وفق دهد. به این ترتیب اصلی ترین هدف از آموزش مهارت های زندگی ، تغییر رفتارها و الگوهای مشکل ساز و ایجاد رفتارهای جدید و سازگارانه تعریف شده است.
مهمترین اهداف مهارتهای زندگی را می توان به صورت خلاصه به شکل زیر بیان کرد :
– تقویت بهداشت و سلامت روانی
– افزایش اعتماد به نفس ، پرورش ایده های جدید و دیدگاه های خلاقانه
– مدیریت بهتر چالش ها ، افزایش توانایی جبران شکست و ناکامی ها
– تقویت مهارت های ارتباطی و ایجاد فضا برای مشارکت عمومی
– رشد عواطف انسانی ، خودآگاهی، همدلی وقدردانی از دیگران
– افزایش روحیه همزیستی و سازگاری فرد با خود ، دیگران و محیط زندگی

مهارتهای زندگی چیست ؟

سازمان بهداشت جهانی برای نخستین بار در سال 1993 بر ضرورت آموزش مهارتهای ده گانه زندگی به نوجوانان تاکید کرد. آموختن این ده مهارت از سنین پایین توانائی توسعه فردی برای ورود به جامعه بزرگتر را افزایش داده و ظرفیت افراد برای آگاهی های جدید را بالا می برد. اما این مهارتها کدامند ؟ فواید و کاربرد هر یک در بهبود سلامت روانی ، جسمانی و اجتماعی چیست ؟ در ادامه این نوشتار با نگاهی به هریک از این مهارتها به تعریف هریک می پردازیم :
1. مهارت خودآگاهی
مهارت خودآگاهی ، مهارتی است که مبتنی بر شناخت فرد از خود است. شخص خودآگاه شناخت و درک بهتری از خود ، ویژگی ها و صفات خود ، نیازها و خواسته های خود ، اهداف و ارزش های خود و در نهایت نقاط ضعف و نقاط قوت خود دارد. در واقع هر چقدر فرد برخود اشراف داشته باشد و خود را بیشتر بشناسد می تواند آنچه که هست را آگاهانه بپذیرد و تغییر دهد و خصوصیات خود را بهبود دهد.
2. مهارت همدلی
همدلی به معنای درک عواطف و حالات روحی دیگران در شرایط مختلف است. مهارت همدلی فرد را قادر می سازد در موقعیت های مختلف احساسات دیگران از جمله ترس و غم و خشم را به درستی تشخیص دهد و به آنها پاسخ درست و موثر بدهد. فرد با تقویت همدلی در خود به راحتی می تواند خود را به جای دگیری بگذارد و جهان را از دیدگاه او ببیند . همدلی یک توانائی ذاتی است که با تمرین و به کارگیری تکنیک های صحیح می تواند ما در مسیر کمک به دیگران و تقویت روابط اجتماعی راهنمائی کند.
3. مهارت روابط بین فردی
انسان ها در ذات اجتماعی هستند و همواره تمایل دارند با دیگران در تعامل بوده و ارتباط برقرار کنند. وجود روابط موثر بین فردی در واقع ننشانه ی سلامت روانی افراد است مهارت روابط بین فردی در برگیرنده توانائی های مختلف برای برقراری ارتباط است. این مهارت ، فرآیندی است که نحوه تعامل با دیگران و برقراری ارتباط با اجتماع از روابط نزدیک دوستانه گرفته تا مشارکت های کوچک و برزگ اجتماعی را در برمی گیرد.
از مهمترین فاکتورها در تقویت روابط بین فردی می توان به گوش دادن فعال ، توجه و اهمیت دادن به احساسات و نیازهای دیگران، پرسیدن سوال ، احترام متقابل، کار تیمی و مشارکت گروهی می توان نام برد.
4. مهارت ارتباط موثر
هدف ارتباط موثر درک مفهوم احساسات و اهداف در سطحی بالاتر از گفت و شنودهای معمول است. آنچه در ارتباط موثر آموخته می شود ، شیوه صحیح ارتباط کلامی و غیرکلامی برای درک و بیان نظرها و عقاید ، نیازها و هیجان ها است. مهارت ارتباط موثر خود مجموعه ای از مهارتهای مختلف است که آموختن آنها کیفیت ارتباط را افزایش می دهد و اهداف آن شامل ایجاد یک درک مشترک، تغییر رفتار و کسب اطلاعات می باشد. مجموع این مهارتها در راستای افزایش اثربخشی ارتباط عمل می کنند که از جمله آنها تکنیک های گفت و شنود موثر، ارتباط غیرکلامی ، اصول مذاکره صحیح و درک اصول ارتباطی می توان نام برد.
5. مهارت مقابله با استرس
استرس به معنای فشار و در ابعاد روانشناسی به مفهوم هرگونه فشار روحی ناشی از تنش های درونی و یا عوامل بیرونی معنا شده است. اگر چه ممکن است استرس در برخی موارد موجب افزایش کارائی جسم و روان و در نهایت عملکرد هوشیارانه تری شود اما میزان بالای استرس عواقب متعددی در بر دارد که گاهی ممکن است به اختلالاتی منجر شوند که جبران آنها دشوار است. از مهم ترین عواقب استرس در افراد کاهش کارائی، اضطراب و افسردگی مزمن، اختلالات در خواب، اختلالات جسمی نظیر عفونتهای مکرر و سردرد های مزمن و یا اختلالات روانی مانند فراموشی و… است. مهارت مقابله با استرس از مهم ترین مهارت های ده گانه است که توسط سازمان بهداشت جهانی تدوین شده است. در دنیای امروزه که سرشار از تنش و آشفتگی است، آموختن مهارت مقابله با استرس و شیوه های مواجهه با هیجان از ضروریات هر فرد از سنین نوجوانی است. در صورتی که نوجوان در مسیر درستی از شناخت خود و هویت خود قرار نگیرد، با استرس روبرو خواهد شد و داشتن استرس در طولانی مدت از اصلی ترین دلایل بروز اختلالات رفتاری و روحی در بزرگسالی است. موضوع مقابله با استرس در روانشناسی موضوعی بسیار عمیق و گسترده است که روش های رفتاری و ذهنی زیادی را در بر میگیرد. دستاورد مهمی که مدیریت هیجانات منفی و استرس به ویژه برای نوجوانان به همراه دارد، شناخت منابع آن است که در اثر آن فرد به مسیری هدایت می شود که می تواند سطح فشارهای روانی را کنترل نموده و آثار منفی ناشی از آن را به حداقل برساند.
6. مهارت حل مساله
در تعریف مساله چالش یا سوالی است که باید به آن پاسخ داد و مهارت حل مساله به معنای توانائی یافتن بهترین و کارآمدترین پاسخ بیان شده است. مهارت حل مساله به معنای تحلیل راه حل های موجود و در نهایت اجرای بهترین راهکار است. نبود این مهارت با توجه به دغدغه ها و چالش های امروزی، بر روند رشد و موفقیت افراد در همه ابعاد و روابط زندگی تاثیر گذار خواهد بود. آموزش مهارت حل مساله از آموزش هائی است که از سنین پایین، فرصت آزمون و خطا را به افراد می دهد و بنابراین آنها را برای ورود به جامعه و مواجهه با تنافض ها آماده می سازد. فردی که از سنین پایین مهارت های حل مساله را به خوبی آموخته است ، علاوه بر درک و همدلی با دیگران در رفع مشکلات خود قدرت و اعتماد به نفس بیشتری داشته و توانایی مشارکت گروهی در را به خوبی در خود پرورش داده است.
7. مهارت تصمیم گیری
از آنجائی که آثار منفی تصمیم گیری های نادرست بلافاصله در زندگی ما مشخص می شوند، یادگیری مهارت های تصمیم گیری از دوران جوانی همواره مورد تاکید روانشناسان قرار گرفته است. مهارت تصمیم گیری به نوجوان کمک می کند از بین دو یا چند گزینه ، مناسب ترین گزینه را انتخاب کند و دقت و توجه او را در این موضوع بالاتر می برد. تقویت مهارت تصمیم گیری و آموزش شیوه های صحیح آن در سنین پایین علاوه بر افزایش آگاهی و اعتماد به نفس میزان تصمیم گیری های ناشی از اضطراب و یا تصمیم های احساسی و وسواسی و تبعات آن را کاهش داده وفرد را در مسیر رسیدن به وضعیت مطلوب و هدف گذاری ها قرار می دهد. علاوه بر این با آموختن این مهارت ، افراد به صورت واقع بینانه با انتخاب بهترین گزینه از میان راه حل های موجود ، مسئولیت عواقب تصمیم های خود را نیز برعهده می گیرد.
8. مهارت تفکر خلاق
مهارت تولید اندیشه، توانایی کشف شیوه های جدید، یافتن راه حل های نو، خلق راهکارهای فراتر از راه های معمول و متعارف ، تغییر دادن ابزارها به وسایل جدید مهار تفکر خلاق گفته می شود. این مهارت از فرایندهای پیچیده ذهنی بر مبنای تخیل و شهود شکل می گیرد و در ایجاد راه حل ها و ایده های نو در زندگی افراد بروز می یابد. دستاورد مهارت تفکر خلاق برای نوجوانان، خلاقیت، انعطاف پذیری و ارزش اجتماعی است و نشان دهنده قدرت آگاهی و استدلال ذهنی پرورش یافته اوست.
مهارت تفکر خلاق در مهارت حل مساله و مهارت تصمیم گیری سهم بزرگی دارد و به این ترتیب پرورش این مهارت در کودکان و نوجوانان او را در برابر موضوعات زندگی منعطف تر و سازگارتر می سازد.
9. مهارت تفکر نقادانه
مهارت تفکر نقادانه به معنای آموزش روش های تصمیم گیری و رویارویی با چالش ها بر مبنای استدلال و تحلیل گری است. این مهارت های مهم در ده گانه های زندگی است نوعی تفکر منطقی است که در تصمیم گیری های اساسی نقش دارد. کودک یا نوجوان در آموزش مهارت تفکر نقادانه می آموزد براساس اطلاعات و دلیل و شواهد صحت موضوعات را درک کرده و درستی آنها را مورد قضاوت قرار دهد. از مزایای ویژه تقویت مهارت تفکر نقادانه می توان به استقلال فکری و پایبند بودن به استدلال در تصمیم گیری ها نام برد. مدیریت زمان و نهایت بهره وری از انرژی جسمانی و روانی از نشانه های فردی است که مهارت های تفکر نقادانه را به خوبی در خود پرورش داده است.

سخن پایانی

ده گانه های مهارت زندگی ، از ساده ترین مهارتهایی هستند که تعریف آنها برای هیچیک از ما سخت و دور از ذهن نیست. تقویت این مهارت ها از سنین کودکی و نوجوانی به افراد کمک می کند در بزرگسالی انتخاب های بهتری در مقابله با چالشهای پیش رو در مسیر زندگی داشته و با پرورش آنها با انعطاف پذیری و سازگاری بهتری با مسائل زندگی روبرو شوند .
تقویت مهارت های زندگی مجموعه ای شایستگی های فردی و رفتارهای سازگارانه در شخصیت انسان ایجاد می کند که برای زیستن در جامعه مدرن امروز ضروری می باشند. بنابراین آموختن و تقویت آنها از نوجوانی باعث انعطاف پذیری و ارتباط بهتر با نفس درونی آنها می گردد.
به این ترتیب زیربنای یک انسان شاد و موفق در جامعه امروز تقویت مهارت های زندگی به عنوان اولویت در سالهای نوجوانی فرزندانمان است .

    صفحه اصلیتماسارتباط با ما